» 

dicionario analógico

دستیابی؛ پیشرفتإنجاز, إنْجَاز، مَأثِرَه - آمدنيَقْتَرِب، يَأْتي، يَحِلُّ - جامه عمل بخود پوشيدن, جامه عمل پوشیدن, صورت خارجى بخود گرفتن, مادى كردنتحقّق, يَتَحَقَّق - رويه, عادت, عرف, عمل, مثالتدريب, تمرين تعليمي, تَمْرين - بصورت مسلم دراوردن, واقعيت دادنإدراك, تّحقيق - بی حاصلحابط, فاشل, فَاشِل, مخفق, ناقص - استفاده کردن, استفاده کردن؛ بهره مند شدن, استفاده کردن از, به کار بردن؛ استفاده کردن, به کار گرفتنإستعمل, طبّق, يستخدم, يستعمل, يَسْتَخْدِم، يَسْتَعْمِل, يَسْتَخْدِم، يَسْتَغِّل, يَسْتَعْمِل, يُشْغِلُ، يَسْتَفيد من, يُمَرِّن، يُدَرِّب - جلسه داشتنأنجز, ملء, يَجْتَمِع - انجام دادن, به نتیجه رساندن؛ انجام دادنأنجز, قضى, نفّذ, ينجز, يُنَفِّذُ, يُنْجِز - رفتنإيراد, ذهب, يَقوم ب، يَعْمَلُ - cancelar (pt) - اجابت كردن, براوردن, قانع كردن, موافقت كردن, پیروی کردن, پیروی کردن از؛ وفادار بودن بهإمتثل, يَلْتَزِم، يَفِي بِ, يَمْتَثِل، يُطيع، يَسْتَجيب - اطاعت كردن, اطاعت کردن, تسليم شدن, تمكين كردن, حرف شنوى كردن, سرسپردن, فرمانبردارى كردن, مطيع شدنطع, يُطيع - اطاعت نكردن, اطاعت نکردن؛ تمرد کردن, خودسرى كردن, سركشى كردن, سرپيچى كردن, شكستن, نافرمانى كردن, نقص كردنإعص, يَعْصى، يُخالِف، يَتَمَرَّد - استعمل, طبّق - نفّذ - نفّذ - keep, observe (en) - کند کردن؛ عقب انداختنتأخير, يُؤَخِّر - درخور بودنتوافق, يُناسِب، يَتَناسَب مع - حفلة - بخشفصل, مَشْهَد ، نَوْبَة عَمَل - benefit concert (en) - نمايش ارواح, نمايش سايه ها - جنگ نمايش, نمايشنامه انتقادى, نمایشنامهمنوعات المسرحية, مُتَنَوِّعات مَسْرَحِيَّه - نمایش چندگانه, واریتهتشكيلة, فودفيل: إسْتِعْراض مَسْرَحي, مُنَوَّعات مَسْرَحِيَّه - سر آغازبِدايَه، إفْتِتاحِيَّه - صورة[Domaine]

-