» 

dicionario analógico

يُبْقي، يَحْتَفِظُ ب - ادامه دادن - continuar, prosseguir (pt)[Spéc.]

إستمرار, إسْتِمرار، تَتابُع, اِسْتِمْرَارادامه؛ از سر گیری - تّطويل - carry on! (en)[Dérivé]

أيّد, أَبْقَى, حَافَظَ عَلَى, حَمَى, صَانَ, واصل, يُحافِظ علىحفظ کردن - واصل[Domaine]

أوقف[Ant.]

إيراد (v.) • إِسْتَغْرَقَ (v.) • ادامه دادن  • ادامه دادن؛ مثل سابق عمل کردن  • ادامه دادن یا یافتن؛ طول کشیدن (v.) • اِسْتَمَرَّ (v.) • با وجود مشکلات همچنان ادامه دادن  • به همین ترتیب ادامه دادن  • به کاری ادامه دادن  • تَابَعَ (v.) • دنباله داشتن؛ دنبال کردن (v.) • واصل (v.) • وَاصَلَ (v.) • يَبْقى، يَدوم، يَسْتَمِر (v.) • يَتَقَدَّم  • يَسْتَمِر  • يَسْتَمِر رَغْم الصُّعوبات  • يَسْتَمِر في نَفس العَمَل والسُّرْعَه  • يُتابِع، يَسْتَمِر (v.) • َبَقِيَ (v.) • پیش رفتن؛ ادامه دادن

-