Conteùdo de sensagent
Últimas investigações no dicionário :
calculado em 0.016s
تاثیر متقابل داشتن — تفاعل, تَفَاعَلَ, يَتَفاعَل[Hyper.]
tratar (pt) - مذاکره کردن, پرداختن به — تَعَامَلَ مَعَ, صفقة, عَالَجَ, يَبْحَث في، يَتَناوَل في البَحْث, يَبْحَثُ[Domaine]
تقلید در اوردن — اِسْتَهْزَأَ, سخر, سَخِرَ, هزأ, هَزَأَ, هَزِئَ, يَهْزأ، يَسْخَر - اعتنا نکردن؛ توجه نکردن, بی توجهی کردن؛ نادیده گرفتن, نادیده انگاشتن — أهمل, أَهْمَلَ, إهمال, رفض, رَفَضَ, صَدَّ, يَتَجاهَل, يَتَجاهَل، يُغْفِل, يَتَجاهَل كُليا - بى احترامى كردن به, در حق کسی ظلم کردن, غیرمنصفانه بودن, گمراه کردن — خطأ, ضَامَ, ظَلَمَ, عَامَلَ بِإزْدِرَاء, يَظْلُم، يُعامِل بصورةٍ ظالِمَه, يَقْسو عَلى، يُعامِل بِقَسْوَه, يُسيئُ إلى، يَظْلُم - handle with kid gloves (en) - criminalizar (pt) - پرستارى کردن — يَعْتَني، يَحْمِل بِعِنايَه - strong-arm (en) - ride roughshod, run roughshod (en) - سر جای خود نشاندن, کسی را در جای خود نشاندن — يُذَكِّر شَخْصا من هُو بصورةٍ وَقِحَه, يُذِلُّ، يَحُطُّ من قَدْر - بازى خركى و پر سر و صدا كردن — تشاجر بخشونة, لعب بخشونة - با خشونت رفتار کردن با — يُعامِل بصورةٍ سَيِّئَه، يُعَرْبِدُ على - do well by (en) - aplanar (pt) - بد استعمال كردن, بدرفتاری کردن, بدکار کردن, تحکم کردن, قاطعانه برخورد کردن با — أسئ معاملة, يعامل بخشونة, يَتَعامَل بِقسُوَّه مع،يَرْفُض التَّنازُل لِ, يُسيء مُعامَلَة، يُسيئُ إلى, يُعامِل بِخُشونَه, يُعامِل بِصورةٍ سَيِّئَه - با ملاطفت رفتار کردن؛ در پر قو خواباندن, لوس كردن, لوس کردن؛ ناز پرورده کردن, ناز پرورده کردن؛ لوس کردن, نوازش كردن, نوازش کردن — إنغمس, دلّل, دَلَّعَ, دَلَّلَ, يُدَلِّـل, يُدَلِّل, يُدَلِّل، يَرْعى[Spéc.]
tratar (pt) - مذاکره کردن, پرداختن به — تَعَامَلَ مَعَ, صفقة, عَالَجَ, يَبْحَث في، يَتَناوَل في البَحْث, يَبْحَثُ[Domaine]
تعامل (v.) • تَعَامَلَ مع (v.) • رفتار كردن (v.) • رفتار کردن (v.) • عامل (v.) • عَامَلَ (v.) • يُعامِل (v.) • يُعامِل بصورة معيَّنَه (v.)
-