Conteùdo de sensagent
Últimas investigações no dicionário :
calculado em 0.0s
مانع شدن[Ant.]
pass (en) - راضى شدن, رضايت دادن, رضایت دادن؛ راضی بودن, موافق بودن, موافقت كردن - تشويق كردن, پذیرفتن؛ تایید کردن, پشتيبانى كردن[Spéc.]
مانع شدن[Ant.]
اجازه دادن (v.) • روا کردن (v.) • مجاز کردن (v.) • ممکن ساختن (v.) • ندیده گرفتن (v.)
-