» 

dicionario analógico

alguém, alma, homem, indivíduo, mortal, pessoa, ser humanoآدم, انسان, بشر, شخص, شخصی, مرگبار, کسی, یک شخص, یک کسی[Hyper.]

atrever-se, aventurar-se, ousarجرات پیش روی پیدا کردن, جرات کردن, عازم شدن - arriscar, arriscar-se, arriscar-se a, tentar a sorteبه خطر انداختن, خطر کردن؛ ریسک کردن, خود را به خطر انداختن, دل به دریا زدن, ریسک کردن, قمار کردن, مخاطره کردن - arriscar, arriscarse, arriscar-se, aventurar, aventurar-seبه خطر انداختن, خطر کردن, ریسک کردن - aventura, proezaتجارت مخاطره اميز, حادثه, سرگذشت, فتنه؛ سیاهکاری, ماجرا, ماجراجویی, مخاطره[Dérivé]

argonauta, náutilo - aventureiraزن جسور, زن حادثه جو, زن مخاطره طلب - گاوچران - impetuosoآدم عجول, ادم دعوايى و پر هياهو و غره, بی باک, خود ستا, داراى زرق و برق, دیوانه - jogador - ادم تند و بى پروا - mercenárioادم اجير, سرباز مزدور, پولكى - alpinista, Montanhismoساكن كوه, كوهستانى, كوه نورد, كوه پيما, کوهستانى, کوه پیما - especuladorزمین خوار, محتکر - Giacomo Casanova[Spéc.]

atrever-se, aventurar-se, ousarجرات پیش روی پیدا کردن, جرات کردن, عازم شدن - arriscar, arriscar-se, arriscar-se a, tentar a sorteبه خطر انداختن, خطر کردن؛ ریسک کردن, خود را به خطر انداختن, دل به دریا زدن, ریسک کردن, قمار کردن, مخاطره کردن - arriscar, arriscarse, arriscar-se, aventurar, aventurar-seبه خطر انداختن, خطر کردن, ریسک کردن - aventura, proezaتجارت مخاطره اميز, حادثه, سرگذشت, فتنه؛ سیاهکاری, ماجرا, ماجراجویی, مخاطره[Dérivé]

aventureiro (n.) • جسور (n.) • حادثه جو (n.) • ماجراجو (n.) • ماجرا جو (n.)

-