Conteùdo de sensagent
Últimas investigações no dicionário :
calculado em 0.016s
objeção[Hyper.]
اختلاف داشتن, اختلاف نظر داشتن؛ مخالف هم بودن, تفاوت داشتن, فرق داشتن, مخالف بودن, مخالفت کردن, مخالفت کردن با, مخالفت کردن با؛ توافق نکردن, مغایر بودن, موافق نبودن, نساختن با — estar em desacordo - تفرقه انداز, تقسيم كننده, نفاق افکن — divisor[Dérivé]
اختلاف داشتن, اختلاف نظر داشتن؛ مخالف هم بودن, تفاوت داشتن, فرق داشتن, مخالف بودن, مخالفت کردن, مخالفت کردن با, مخالفت کردن با؛ توافق نکردن, مغایر بودن, موافق نبودن, نساختن با — estar em desacordo[Dérivé]
discordância (n.) • مخالفت (n.)
Contactar-nos | Informações | Privacy policy
Copyright © 2012 sensagent : Enciclopédia em linha, dicionário de definições e mais. Todos os direitos reservados.
[x] fechar